.jpg)
پیام این سند روشن است این که حتی نزدیکترین کشورهای عربی به حماس اکنون به این نتیجه رسیدهاند که ادامه وضعیت موجود، تنها غزه را به ویرانی کامل میکشاند.
دو تفکر همسان از غزه تا تهران
حماس طی سالها بر یک اصل پایدار ایستاده *مقاومت مطلق و رد هرگونه راهحل دیپلماتیک*. این تفکر اگرچه در کوتاهمدت پایگاه مردمی ایجاد کرد، اما در بلندمدت غزه را به نقطهای رساند که همه جهان علیه آن صفآرایی کردند.
در ایران نیز بخش مهمی از سیاست خارجی بر این منطق استوار است که تقابل مداوم با جهان، تنها راه حفظ عزت و استقلال است.
سؤال اصلی اینجاست که آیا این رویکرد میتواند ایران را به سرنوشتی شبیه غزه برساند ، هرچند در مقیاس متفاوت؟
شباهتها و تفاوتها
شباهت: هر دو نگاه مبتنی بر تقابل دائمی است ،مذاکره و مصالحه بهعنوان ضعف تلقی میشود.
تفاوت: ایران یک کشور ۸۵ میلیونی با منابع عظیم انرژی و قدرت منطقهای است ،تکرار عینی *غزه شدن* ممکن نیست.
اما خطر یک «غزهای شدن نرم» وجود دارد:
تشدید تحریمها و محاصره مالی
فشار گسترده برای توقف برنامههای استراتژیک ایران
شکلگیری ائتلاف جهانی (حتی با حضور کشورهای عربی) برای مهار ایران
سه مسیر پیش روی ایران
تداوم تقابل (مسیر حماس): افزایش فشار، انزوا و حتی خطر تصمیمگیری دیگران برای آینده ایران.
تعامل هوشمندانه: باز کردن کانالهای گفتوگو، کاهش تنشها بدون از دست دادن ابزارهای بازدارندگی.
تغییر اجباری از بیرون: اگر مسیر اول ادامه پیدا کند، دیر یا زود دیگران سناریوی خود را برای ایران پیاده میکنند – همانگونه که امروز درباره غزه میکنند.
غزه امروز میتواند آینهای برای ایران فردا باشد.
ایران همچنان فرصت دارد با دیپلماسی هوشمندانه، مدیریت تنشها و پرهیز از تقابل مطلق، از گرفتار شدن در مسیری که حماس طی کرد، جلوگیری کند.
نظرات
0