
در عین حال، بازگویی خاطراتش از دکتر شریعتی، بُعدی جذاب و دلنشین به کلاسش بخشیده بود. او درباره اجرای نمایش "ابوذر" به یاد میآورد که شریعتی تأکید داشت این نمایش به فیلم تبدیل شود و حتی هزینه تولید فیلم را نیز تأمین کرد که با دستگیری شریعتی به انجام نرسید. این موضوع نشان از عشق و ارادت او به هنر و پیامهای شریعتی داشت. همچنین، حضورش در جشن هنر شیراز با اجرای نمایش "قلندرخونه" که پیتر بروک به تماشای آن نشست و به شدت آن را تحسین می کند، همراه با یادآوریهایش از هنرمندان بوشهری، موجب میشد که کلاسش به تجربهای جذاب و آموزنده برای هنرجویان تبدیل شود.
ایرج صغیری نه تنها به عنوان یک استاد برجسته در عرصه تئاتر بوشهر شناخته میشود، بلکه تأثیر عمیق او بر تئاتر ایران و به ویژه بوشهر، به وضوح در آثارش نمایان است.
نمایش "قلندرخونه" صغیری به خوبی بیانگر آیین های عزاداری بوشهر است و از سوی دیگر، روحیه و فرهنگ مردم جنوب را به تصویر میکشد. صغیری با استفاده از نمادها و نشانههای ویژه این منطقه، توانسته است هویت زبان و فرهنگ بومی را در این اثر زنده کند و آن را به گستردهترین شکل ممکن به مخاطبان معرفی کند.
نمایش "قلندرخونه" به عنوان یکی از آثار برجسته ایرج صغیری، در جشن هنر شیراز به روی صحنه رفت و به واسطه اجرا و محتوای عمیقش، نهتنها توجه تماشاگران را جلب کرد، بلکه توسط کارگردان مشهور جهانی، پیتر بروک نیز تحسین شد. این تحسین از سوی بروک، نشاندهندهی ارزش و اعتبار بالای این نمایش در سطح بینالمللی است و همچنین تأکید بر تأثیر عمیق آن در هنر تئاتر ایران و جهان دارد.
در "قلندرخونه"، صغیری به زیبایی مسائلی اجتماعی و فرهنگی خاستگاه مردم جنوب را بررسی کرد و با استفاده از نمادها و نشانههای فرهنگی، توانست صدای قشرهای مختلف جامعه را به گوش تماشاگران برساند. اجرای قدرتمند و احساسی بازیگران، در کنار درک عمیق صغیری از هنر تئاتر، شرایطی را به وجود آورد که نهتنها در جشن هنر شیراز، بلکه قلندرخونه در تاریخ تأتر ایران نیز تأثیرگذار باشد.
این افتخار بزرگ برای صغیری و تئاتر بوشهر، گام مهمی بود که نشان داد هنر میتواند مرزها را بشکند و موجب ارتباط فرهنگی و انسانی در مقیاس جهانی شود.
"قلندرخونه"، در تاریخ تئاتر بوشهر ماندگار ماند و الهامبخش نسلهای آینده هنرمندان گردید.
او به هنرجویانش می آموخت که تئاتر میتواند ابزاری برای بیان حقیقت و واقعیات جامعه باشد و به وسیله ای تبدیل شود که مشکلات و آرزوهای مردم را به نمایش بگذارد. تعریف او از هنر این گونه بود" هنر تجلی مهمترین نیاز بشر در زیباترین شکل یا وسیله است"
این تاثیرات نهتنها در زمان حیات صغیری، بلکه همچنان در ادامه راه نسلهای آینده تأتر نیز احساس میشود.
صغیری نیز مثل بسیاری از هنرمندان این دیار با چالش ها و بی مهری هایی مواجه بود اما هرگز از تلاش و باور به هنر بازنایستاد و او را در مسیر فعالیت هایش دلسرد نکرد.
و حال، درست مثل همیشه، باید به یاد بزرگانمان، با حسی عمیق و دردناک از رفتن آنان، دریغا بگوییم.
صغیری هم رفت اما یادش و آثارش همچنان در دل و ذهن ما زنده خواهد ماند.
نظرات
0