به نام خداوند رنگین کمان 🌈
مارک منسن مقاله جالبی داره با عنوان «نه دروغ ظریفی که به خودمون میگیم»
که در اون از خودفریبی های روزانه صحبت میکنه و میگه اکثر ماها داور های ضعیفی برای احساسات و امیالمون هستیم و خیلی شیک به خودمون دروغ میگیم،اون هم به دلیلی آشکار :«تا حس بهتری داشته باشیم».
اما رشد شخصی مستلزم یادگیری این نکته هست که بیشتر خودمون رو بشناسیم و کمتر به خودمون دروغ بگیم.
«الان فقط۵تاشو چک میکنیم چون طولانی میشه»
دروغ رایج اول؛اگر فلان چیز رو بگم یا انجام بدم مردم فکر میکنن احمقم.
حقیقت اینکه مردم اصلا اهمیتی نمیدن که فلان کار رو بکنیم یا نکنیم،حتی اگر اهمیت بدن بیشتر نگران این هستن که (ما) در مورد اونها چه فکری میکنیم.
به همین خاطر ما نمیترسیم که دیگران فکر کنند ما احمق یا ساده لوح یا بی دست و پا و نفرت انگیز هستیم،بلکه به این دلیل میترسیم که خودمون فکر میکنیم ساده لوح یا بی دست و پا هستیم.
بحث سر شایستگیه،این دروغیه که از سر حس ناکافی بودن بهمون دست میده و هیچ ربطی به برخورد خوب و بد اطرافیان نداره،اطرافیان ما اونقدر مشغله دارن که وقت تحلیل مارو نداشته باشن.
دروغ رایج دوم؛اگر اونقدرفلان چیز رو بگم یا انجام بدم
بلاخره اون شخص تغییر میکنه!!!!!!!!! ار یو کیدینگ می😐؟؟
واقعیت اینکه که ما نمیتونیم افراد روتغییر بدیم،فقط میتونیم کمک کنیم خودشون،خودشونو تغییر بدن.
این توجیه عقلی که فلان کار/مطلب رو مدام تکرار کنم میتونم اونو با خودم هم عقیده کنم یا مسیر درست رو بهش نشون بدم،معمولا نتیجه نوعی وابستگی ناسالم به اون فرد یا مرزبندی هاست.
همه نصیحت ها یا حمایت هامون باید بی قید و شرط باشه بدون اینکه انتظار دگرگونی های معجزه اسا رو داشته باشیم
ادمهارو با همه کاستی هاشون دوستداشته باشیم نه به امید چیزی که ارزو داریم روزی بهش تبدیل بشن.
دروغ رایج سوم؛اگه وقت بیشتری داشتم فلان کار رو میکردم
ما غالبا از فکر انجام کاری خوشمون میاد اما نوبت به عمل که میرسه، حقیقتا تمایلی به انجامش نداریم مثل خودم که تو همه جاهای خوبی که هر سال میرم به موج سواری فکر میکنم؛ اما هر وقت تخته موج سواری کرایه میکنم مأیوس میشم و بعد از چند ساعت علاقه م رو از دست میدم فکر ماهر شدن تو شطرنج رو دوست دارم اما به اندازه کافی براش وقت نمیگذارم از اون طرف واقعا قصد یادگیری زبانهای بیشتری رو دارم و بنابراین از بقیه با کارهای روزانهم میزنم تا به مطالعه ادامه بدم مردم میگن که قصد
شروع کسب و کاری رو دارن میخوان شکم شش تکه بسازن میخوان موسیقیدان حرفهای بشن اما در واقع «نمیخوان». اگه میخواستن وقت میگذاشتن و خودشون رو متعهد میکردن در عوض، ما عاشق فکر کردن به رویاهامون هستیم، نه عاشق تحمل زندگی دردناکی که با محقق کردن اهداف مون همراهه،ممکنه بگید: «نه! تو درک نمیکنی. من خیلی سرم شلوغه» اما انتخاب «پرمشغلگی» انتخاب «صرف وقته» و وقتتون رو صرف چیزهایی میکنید که براتون مهمن. اگه هشتاد ساعت تو هفته کار میکنید، یعنی کارتون چیزی بوده که انجامش رو به تموم چیزهای دیگه ای که میگید قصد انجامش رو دارید ترجیح دادید اگه این درست باشه همیشه میتونید انتخاب کنید که دست از کار زیاد بردارید میتونید انتخاب کنید که برای رؤیاتون بیشتر از پول یا خواب یا هر هفته غذاخوردن تو رستوران مورد علاقه تون ارزش قائل بشید اما نمیکنید
دروغ رایج چهارم ؛اگه فلان چیز رو بدست بیارم زندگیم واسه همیشه عالی میشه
فلان «چیز ممکنه اینها :باشه قبولی تو فلان رشته یا دانشگاه خریدن خونه ماشین ازدواج با فلانی ترفیع رتبه يا ... حتما اون قدر باهوش هستید که نیاز نباشه بگم هیچ هدف واحدی نمیتونه مشکلات شادی تون رو برای همیشه حل کنه با این همه این از حیله گریهای مغزه و مکانیسم «اگه فقط فلان چیز رو داشتم بعد...» هرگز از بین نمیره ما به طور تکاملی عادت کردیم که همیشه تو حالتی ملایم از نارضایتی زندگی کنیم از لحاظ بیولوژیکی منطقیه موجودات نخستینی که هرگز کاملا از داشته هاشون راضی نبودن و کمی بیشتر میخواستن اونهایی بودن که زنده میموندن و بیشتر تولید مثل کردن این راهبرد تکاملی عالیه اما راهبرد شادی ضعیفی داره.
اگه همیشه به دنبال این باشیم که بعدا چی میشه!، استفاده و قدردانی از زمان حال خیلی سخت میشه البته میتونیم این عادت رو از راه شرطی سازی و تغییر رفتارها و ذهنیات عوض کنیم اما این بخشی ثابتی از هویت انسانه چیزی که باید همیشه به اون تکیه کنیم یاد بگیریم از مسيرش لذت ببریم یاد بگیریم از چالش لذت ببریم. یاد بگیریم از تغییر و پیگیری اهداف عالی خودمون لذت ببریم...
دروغ رایج پنجم؛ همه چیز عالی/ افتضاحه
این رو یادمون باشه که تو این دنیا وجود هر ماجرایی یه طرف جوری که ما انتخاب میکنیم بهش نگاه کنیم یه طرف دیگه. پس همه چیز میتونه همون طوری باشه که ما انتخاب میکنیم ببینیم ،جنبه های مثبت یا منفی عالی یا افتضاح عاقلانه انتخاب کنیم به نظرم واضحه.
نظرات
0