- جناب بیرانوند چرا چین جواب ارتباط نزدیک و دوستی ایران را با پیوند نزدیک با عربستان داد؟
ارتباط نزدیک سیاسی و تجاری ایران و چین طی ۱۵ سال گذشته منجر به اتفاقات مثبت و منفی بسیاری در تمامی حوزه شده است. اتفاقاتی که بیشتر برای ایران مثبت بوده و برای چین سود تجاری داشته و برای کشورهای بلوک غرب آثار منفی به جا گذاشته است. پس از باز شدن بحث امضای قرار داد ۲۵ ساله میان ایران و چین در حوزه های ساخت و ساز، اقتصاد، بندری ، کشتیرانی، نظامی، زیست محیطی و راه و ترابری انتقادات بسیاری از رسانه ها و فعالین حوزه های مختلف در ایران و خارج از مرزها را برانگیخت. اما در اصل بحث ایران و چین گامی راهبردی را برای حضوری جدید در آسیای غربی، میانه و دریایی خیلج فارس برداشته بودند که این مسئله پس از کش و قوس های فراوان در حالتی مبهم ماند. ابهامی که به ارتباط چین و کشورهای عربی منجر و بُهت رسانه ای در خاورمیانه را به وجود آورد.
- بیانیه مشترک عربستان درخصوص تایوان و تحولات منطقه چه پیامی دارد؟
بیانیه مشترکی که چین و عربستان منتشر کردند بر ایجاد الگوی همکاری و همبستگی میان کشورهای در حال توسعه و بر ادامه حمایت از منافع اصلی ۲ کشور با دفاع از اصل عدمدخالت در امور داخلی کشورها تأکید شده است؛ از جمله، ۲ کشور بر به رسمیت شناختن «اصل چین واحد» تأکید کردند که براساس آن جمهوری خلق چین بهعنوان تنها دولت قانونی شناخته شده و تایوان بخشی جداییناپذیر از قلمروی چین خوانده میشود. پکن در بیانیه پایانی با هرگونه دخالت در امور داخلی عربستان مخالفت کرده است. الجزیره مینویسد: «چین مصمم است تا از استقلال تایوان جلوگیری کند و این جزیره را به سرزمین اصلی بازگرداند. این در حالی است که دولتهای غربی ازجمله آمریکا گرچه سیاست چین واحد را تأیید میکنند، اما همزمان روابط غیررسمی با تایوان دارند.» طرفین در حوزه بینالمللی نیز بر اهمیت حلوفصل بحران یمن به روشهای سیاسی تأکید کردند.
- آیا ارتباط عربستان و چین شروع یک عصر جدید در خاورمیانه است؟
مرحله ای از آغاز عصر جدید در روابط پکن و جهان عرب در شرایطی است که چین همین امروز نیز بزرگترین شریک تجاری کشورهای عربی بهشمار میرود. بهنوشته گلوبالتایمز، حجم تجارت خارجی پکن و جهان عرب در سال۲۰۲۱ به حدود ۳۳۰میلیارد دلار رسیده است که نسبت به سال۲۰۲۰ میلادی ۳۷درصد افزایش یافته است. در این میان، سهم تجارت دوجانبه چین و عربستان ۸۰میلیارد دلار اعلام شده است. ۲۰کشور عربی در قالب طرح کمربند و راه با چین توافقهای متعدد همکاری امضا کردهاند.
این در حالی است که در سالهای اخیر دامنه همکاریهای دوطرف از حوزه انرژی و تجاری فراتر رفته و به بخش فناوری، کشاورزی و انرژی هستهای نیز رسیده است. به اعتقاد کارشناسان، با توجه به توافقهای دوطرف در زمینه توسعه حوزه اقتصاد دیجیتال و ارتباطات ازجمله ماهوارهها و فناوریهای نسل پنجم اینترنت، روند همکاریها در سالهای پیشرو بهطور چشمگیری تسریع خواهد شد.
- ارتباط چین و عربستان تنها محدود به حوزه انرژی است؟
گذشته از نفت و نیازی که چین و کشورهای عربی ـ بهعنوان خریدار و فروشنده ـ به یکدیگر دارند، اساس رابطه امروز آنها اهداف مشترک و اجماع سیاسی در مورد مسائل منطقهای و بینالمللی است. جهان عرب در آستانه یک جهان چند قطبی جدید است که در آن شکل درگیریها و تعاملات، دستخوش تغییر خواهد شد؛ جهان چند قطبی جدیدی که روابط بینالملل در آن بازتعریف شده و دوباره ترسیم خواهد شد. در این میان نیروها و جهتگیریهای جدید شکل خواهد گرفت و برخی قدرتها نیز از میان خواهند رفت. بر این اساس، نشست تاریخی سران کشورهای عربی و چین را باید نقطه عطفی در آستانه این تغییر جهانی تعبیر کرد که نشاندهنده همگرایی فزاینده منافع کشورهای عربی و چین است.
- آیا چین بدنبال ایجاد یک خط ارتباطی ادامه دار و راهبردی با عربستان است؟
وزیر امور خارجه چین، کین گانگ، قصد دارد روابط این کشور را با عربستان سعودی تقویت کند و هر چه سریعتر منطقه تجارت آزاد چین با خلیج فارس را راهاندازی کند.
به نقل از رویترز، کین گانگ که به تازگی به این مقام منصوب شده است طی یک مکالمه تلفنی با همتای خود در عربستان سعودی، شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، این پیشنهاد را مطرح کرد و افزود که حمایت دائمی و استوار عربستان سعودی در خصوص مسائلی که شامل منافع پکن است را عمیقا تحسین میکند. او گفت که دو طرف باید همکاری خود را در زمینه اقتصاد، انرژی، زیرساختها، سرمایهگذاری، مسائل مالی و فناوری پیشرفته افزایش دهند.
به علاوه کین علاوه بر تقویت مستمر مشارکت راهبردی چین و خلیج فارس و ایجاد «منطقه آزاد تجاری چین و خلیج فارس» در اسرع وقت پافشاری کرد. بر اساس بیانیه وزیر خارجه این کشور، شاهزاده فیصل گفت که عربستان سعودی روابط با پکن را سنگ بنای مهمی از روابط خارجی در نظر میگیرد و پیرو«سیاست چین واحد» است.
- آیا سفر رئیس جمهور چین به عربستان یک رویداد بزرگ است ؟
"شی جین پینگ" رئیس جمهور چین و هیئت بزرگ وی به عربستان سعودی یک رویداد تاریخی بزرگ است که در سالیان آتی تاثیر آن را در بسیاری از حوزهها مشاهده خواهیم کرد. با این وجود، برخی تحلیلگران نزدیکی اخیر عربستان سعودی و چین را با چرخش موضع "جمال عبدالناصر" رئیس جمهور اسبق مصر یعنی دور شدن مصر از ایالات متحده و نزدیک به اتحاد جماهیر شوروی تشبیه میکنند. این مقایسه به دور از دقت است چرا که در مورد دوره و عصری متفاوت صورت میگیرد و روابط نوظهور عربستان سعودی و چین عمدتا انگیزههای اقتصادی دارند.
روابط عربستان و آمریکا به منافع متقابل دو کشور نسبت داده میشوند. ایالات متحده در گذشته وارد کننده بزرگ نفت بود و حفاظت از مناطق عبور انرژی اولویت اصلی در سیاستگذاری آن کشور محسوب میشود. با این وجود، از زمان کشف نفت شل، ایالات متحده دیگر وارد کننده اصلی نفت نیست و به راحتی میتواند جایگزینهایی برای نفت عربستان پیدا کند. در مقایسه با آن، چین با واردات بیش از ۳ میلیون بشکه نفت در روز به یکی از واردکنندگان عمده نفت از عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس تبدیل شده است.
- بنظر شما روابط و رفتار چین با ایران پس از توافقات با عربستان همانند قبل خواهد بود ؟
چینیها به انرژی نیاز دارند و میدانند که در استراتژی امریکا، چین رقیب اول است، از همین نقطه خلیج فارس و از همین کشورهای عربی، آمریکا در آینده موانعی را برای رسیدن انرژی مناسب به چین به وجود میآورد. به همین دلیل تلاش کردند به این حوزه نفوذ امریکا، ورود کنند. به ویژه در مقطعی که کشورهای عربی مثل امارات و عربستان در اوج بیاعتمادی به سیاستهای امریکا نسبت به خودشان هستند. این امر از زمان اوباما شروع شد، ترامپ هم گولشان زد و در دوره بایدن هم روابطشان خوب نیست.
از طرف دیگر کشورهای عربی در منطقه مثل بحرین، امارات، عربستان و.. به این نتیجه رسیدهاند که در این دو دهه چون به دلیل رفتار امریکا نمیتوانند به آن اطمینان کنند، بنابراین خوب است الان که چینیها به انرژی نیاز دارند، نزدیک شوند و از آن وابستگی ویژهای که به ایالات متحده دارند، خلاص شوند. البته نه این شکل که سطح روابطشان با امریکا را پایین بیاورند یا تضعیف کنند بلکه در واقع دنبال این هستند که به نوعی یک رقیبی برای ایالات متحده در منطقه پیدا کنند تا بتوانند در قبال آن یک بازی ژئوپلوتیک داشته باشند و از آن امتیاز گیرند. ضمن اینکه الان کشورهای عربی منطقه بین خودشان یک رقابتی دارند برای توسعه و استفاده از تکنولوژیهای جدید، ایجاد شهرهای هوشمند، به وجودآوردن صنایع جدید، تولید سلاحهای جنگی توسط خودشان با کشورهای پیشرفته در این زمینه مثل چین و... کشورهای عربی احساس میکنند که چینیها از نظر کاری ارزانتر، سریعتر و منظمتر هستند.
ودر پایان بنظر شما آیا کشور سومی در پشت پا زدن چینی ها به ایران نقش داشته است؟
بله - پاکستانی ها. کشور پاکستان که منطقه بلوچستان خود را سالهاست به محلی برای پرورش تروریست بر ضد مرز های ایران تبدیل کرده است. کشوری که بارها با دخالت های خود در امور کشورهایی چون افغانستان ،هند و ایران ثابت کرده است که می تواند بی ثباتی را رقم بزند و در سیاست های خارجه اثر گذار باشد. سیاست دو پهلوی پاکستان دربرابر ایران همانند ضربالمثل معروف " یکی به نعل ، یکی به میخ " است اما گاهی بیش از حد به نعل ما میزند همانند دلالی بین عربستان و چین.
نظرات
0