
وحید حاج سعیدی در یادداشتی نوشت: شهرهای ساحلی جنوب ایران، که در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان واقع شدهاند، از مهمترین و استراتژیکترین مناطق کشور بهشمار میآیند. این شهرهای ساحلی جنوب به دلیل دسترسی به آبهای آزاد و موقعیت جغرافیایی خاص خود، همواره در طول تاریخ نقشی حیاتی در تجارت، حمل و نقل دریایی و اقتصاد ملی ایفا کردهاند. اما مهم ترین و درخشان ترین نگین این دیار خلیج همیشه فارس است.
خلیج همیشگی فارس، با موقعیت ژئواستراتژیک بیبدیل، ذخایر عظیم انرژی، سواحل زیبا، تنوع زیستی غنی و پتانسیلهای فراوان فرهنگی و تاریخی، همواره از اهمیت ویژهای در معادلات ملی، منطقهای و جهانی برخوردار بوده است.
وجود بسترها و موقعیت های فراوان اقتصادی و گردشگری این خلیج، همواره مورد توجه دولت ها بوده و هست. اما با وجود برنامه ریزی ها و تلاش در جهت استفاده بهینه از ظرفیت های آشکار و نهان این منطقه، توفیق ساختارمند چندانی در این منطقه حاصل نشده است و چشم انداز روشنی به چشم نمی خورد.
عبور سالانه بیش از ۱۰ هزار شناور از خلیج فارس و دریای عمان که ۷۵ درصد آنها به حمل و نقل نفت خام و محصولات نفتی مربوط است و در پی آن تخلیه مواد زائد مختلف مانند آب شستوشوی موتور، فاضلاب، آب توازن کشتی، بر گسترده دامنه آلودگیهای خلیج فارس افزوده است.
تغییرات اقلیمی و تخریب محیطزیست به امنیت زیستی پرندگان مهاجر و جانداران جزایر غیرمسکونی نیز در خلیج فارس و دریای عمان آسیب رسانده است.
مناطق ساحلی خلیجفارس نیز اغلب به دلیل نبود سیاستهای موثر گردشگری، نتوانستهاند از ظرفیتها و قابلیتهای گردشگری خود بهره ببرند و به سهم خود در بازار گردشگری ایران دست یابند. در این میان تنها کیش و قشم بهعنوان جزایر استان هرمزگان بیشتر معرفی شده و مورد استقبال گردشگران قرار گرفتهاند اما دو استان ساحلی دیگر خلیجفارس، بوشهر و خوزستان و حتی دیگر مناطق ساحلی هرمزگان نیز همچنان برای گردشگران ناشناخته باقی ماندهاند. به باور کارشناسان همین امر سبب شده بسیاری از معضلات اقتصادی ـ اجتماعی استان که میتواند با توسعه گردشگری مرتفع شود، همچنان پابرجا بماند.
از برایند این نوشتار چنین بر می آید که توسعه پایدار و شکوفایی کامل این منطقه مستلزم عبور از ساختارهای مدیریتی سنتی و پراکنده و اتخاذ رویکردهایی نوین و یکپارچه است.
در این راستا، ایجاد یک شهرداری مستقل برای محدوده خلیج همیشه فارس و انتخاب شهردار ویژه این خلیج ، بیش از یک تغییر اداری، به منزله پیریزی یک پیشران قدرتمند برای جهشهای اقتصادی و توسعه پایدار گردشگری است.
فراهم نمودن بستر ایجاد اشتغال با محوریت سکنه بومی، پاکسازی دریا و جلوگیری از ورود شیرابه و پسماندهای خانگی و صنعتی به دریا، تلاش در جهت جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی، استفاده بهینه از ظرفیت های اسکان نوین و بومی در جهت اسکان آبرومند و ایجاد درآمد مستمر، توجه به جاذبههای فرهنگی و تاریخی، بازارهای سنتی، معماری بومی، میراث دریانوردی و سنتهای دیرینه مردمان منطقه تلاش در جهت حمل و نقل دریایی مسافر توسط قایق های پیشرفته و مدرن تفریحی و تجاری، از سفرهای دریایی لوکس و تفریحی گرفته تا سفرهای طولانیتر با کشتیهای کروز و قایقهای بادبانی ، برنامه ریزی در جهت توسعه پرورش و استحصال ماهیان خاویاری، ماهیان استخوانی و …، برنامه ریزی در جهت توسعه اکتشافات در دریا با رعایت مسائل زیست محیطی، توسعه گردشگری غذایی، ورزشی و ماهیگیری، برگزاری جشنواره های غذاهای دریایی، رونق صنایع دریایی و مشاغل وابسته، توجه به پتانسیلهای بینظیر برای ورزشهای آبی از موجسواری و کایتسرفینگ در فصول مناسب گرفته تا اسکی روی آب، جت اسکی، قایقرانی و پاراسل و به تبع آن رونق اقتصاد این ورزش ها، نظارت بر احداث و توسعه مراکز مدرن طرح سالم سازی دریا و … از مزایای اصلی و اهداف این استقلال و فرمانروایی مستقل شهرداری محسوب می شوند.
از سویی داشتن نگاه یکپارچه به خلیج فارس ، جذب ردیف بودجه مستقل برای مرمت زیر ساخت ها ، توسعه بنادر و طرح های سالم سازی، نظارت مستمر بر جلوگیری از ساخت و ساز های غیر قانونی، تمرکز استانداری ها، شهرداری های استان های جنوبی و سایر نهادها به امور جاری استان و کم شدن بار دغدغه دریا از این نهاد ها و … از دیگر مزایای اداری داشتن یک شهردار مستقل و واحد مستقر در یکی از استان ها و داشتن شهردار مستقل است که قطعاً باعث کاهش کاغذبازی های روتین و تنش های اداری و قدیمی موجود در عرصه دریا خواهد شد.
ناگفته نماند که منطقه خلیج فارس از نظر منابع انرژی هیدروکربنی غنی است ولی وابستگی صرف به این منابع، آن را در برابر نوسانات بازارهای جهانی آسیبپذیر میسازد. استقلال عمل یک شهرداری برای خلیج فارس، به معنای باز شدن دریچههای جدیدی به سوی سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی و ایجاد یک موتور محرک اقتصادی متنوع است.
بدون شک ایجاد یک شهرداری مستقل برای منطقه خلیج فارس، گامی ضروری و حیاتی برای آزادسازی پتانسیلهای عظیم اقتصادی و گردشگری آن است. اقتصادی که در حال حاضر با تکیه بر مدیریت سنتی و به عبارتی با حداقل بهره مندی از ظرفیت های اقتصادی و گردشگری در مدار قرار گرفته است. این نهاد با تمرکز بر برنامهریزی جامع، اجرای پایدار، و هماهنگی استراتژیک، قادر خواهد بود تا خلیج فارس را از یک منطقه برخوردار از منابع به یک قطب جهانی اقتصادی و گردشگری پایدار تبدیل کند. این امر نه تنها منافع اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی را برای ساکنان منطقه به ارمغان میآورد، بلکه جایگاه منطقه را در معادلات منطقهای و جهانی ارتقاء خواهد بخشید. این استقلال مدیریتی، فرصتی طلایی برای تحقق چشمانداز "توسعه پایدار" و "اقتصاد مقاومتی" است که آیندهای روشن و شکوفا را برای این منطقه استراتژیک به ارمغان خواهد آورد.
نظرات
0