
کسی که در مسیر نوشتن گام بر می دارد از وقت و انرژی و زمانش و ... مایه می گذارد که به گنجینه فرهنگی کشورش بیفزاید ، هیچ مزایای مادی به وی تعلق نمی گیرد ... هر چه دارد در قمارِ عشق به فرهنگ و ادب کشورش می بازد و نسخه ای از بحر دانش وجودش را بر روح و جانمان تزریق می کند ...
و باز هم پس از آن پی در پی ، عشق به قمار های دیگر برای ادبیات و نوشتن و نوشتن و نوشتن ... چون این قمار با قمار های دیگر متفاوت است ... و هر زمان که در آن قدم می گذارد ، حلاوت و شیرینی فرهنگ و ادبیات را شیرین تر از آنچه که هست می نماید ...
به قول مولانا که میگوید:
«خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بِنماند هیچش اِلا هوس قمار دیگر» ...
و همچنین یاد سخنان جناب استاد جلال خالقی مطلق (مصحح شاهنامه فردوسی) افتادم که با شوخ طبعی خاصی می فرمودند «اگر اندوخته های من و جناب فردوسی را روی هم جمع کنیم یک مبل هم نمی توانیم بخریم » ...
از سخنان ایشان نتیجه گرفتم که برای نویسندگان(واقعی...) همچو ایشان ، آنچه مهم است حفظ و غنی سازی فرهنگ و ادبیات کشور ، بی هیچ چشم داشتی به مسائل مادی است ...
و تا بوده ، چنین بوده ...
و اگر این قمارِ عشق به ادبیات در ادوار مختلف نبود ، سخن شیرین پارسی را نداشتیم ...
کوثر (عسل) روزگاری
نظرات
0