
عملاً میبینیم که روسیه و آمریکا به جایگاه باشگاهداری خود بازگشتند. پوتین و ترامپ نوع نگاهی که به تحولات بینالمللی دارند، یک نگاه باشگاهداری است؛ یعنی آنها بحرانهای دنیا را به عنوان تبلیغی برای روابط ابرقدرتی خود میدانند و برای این بحرانها هیچ جایگاه اصلی قائل نیستند. منافع ملی کشورهایی مانند ایران و اوکراین برای آنها معنایی ندارد.
یک تفاوت مهمی میان ایران و اوکراین وجود دارد و این است که بخشی از منافع ملی و امنیت ملی اوکراین، با امنیت ملی کشورهای اروپایی همراه است. اما امروز ما تقریبا تنهاترین کشور دنیا هستیم؛ همه آن چیزی که تحت عنوان روابط راهبردی با شرق به ایران فروخته شده بود، به نظر من خیانت بود.
معتقدم اگر قرار بر رد و بدل کردن کارت بازی شود، یکی از اولین کارتهایی که پوتین به ترامپ خواهد فروخت، کارت ایران است. این تذکری است که بارها داده شد. از پنج سال قبل، بهویژه در دو مقطع اساسی، سال آخر دولت روحانی و سال اول دولت رئیسی، همواره گفتم ایران باید تا زمانی که غرب با روسیه بر سر اوکراین دچار چالش است، مسائل خود را با غرب حل کند. اما نهتنها این کار صورت نگرفت، بلکه در یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخ سیاست خارجی ایران در...
سال اول دولت سیزدهم، عملاً برجام فدای جنگ اوکراین شد و این یکی از بزرگترین خیانتهای روسوفیلها به منافع ملی بود.
اکنون مشاهده میکنیم که انتظار اوکراین و اروپا برای محدود ماندن مذاکره به بحث اوکراین برآورده نشد و عملاً روسیه و آمریکا موضوع را فراتر از این بحث بردند؛ یعنی سعی میکنند که مسائل ابرقدرتی خود را بر سایر مسائل دنیا غالب کنند.
ایران باید بنبستهای سیاست خارجی را بشکند. تا زمانی که در پروندههای سیاست خارجی ایران بنبست وجود داشته باشد، هیچ دیپلماتی نمیتواند یک مذاکره کارگشا انجام دهد. جای بسی تأسف دارد که کاسبان تنش و تحریم با سر دادن بعضی از شعارها و به بنبست کشاندن سیاست خارجی کشور، برای خود دکان و مغازه درست کرده بودند.
چه بسیار از افرادی که از تحمیل بنبست به سیاست خارجی ایران ثروتمند شدند و از محل فقیر کردن ملت ایران به ثروتهای کلان رسیدند. اکنون به اعتقاد من سیاست خارجی ما نیازمند یک پوستاندازی جدی است و این پوستاندازی بدون تابوشکنی صورت نمیگیرد.
نظرات
0