در عزا شد((سبزمنش)) با جمله یاران و دبیر
استاد واصف باختری، دانشمند، شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مترجم شناختهشدۀ معاصر افغانستان/ پارسی زبانان جهان، به عمر ۸۱ سالهگی روز پنجشنبه هفته گذشت در ایالت کالیفرنیای آمریکا به جاویدانهگی پیوست.
درگذشت ایشان بدون تردید در گسترههای ادبیّات، شعر و دانش یک ضایعۀ بزرگ و جبرانناپذیر برای جغرافیای فرهنگی مان است.
من به عنوان یک خبرنگار، از دقایق اول درگذشت استاد باختری، رسانه ها و شبکه های مرتبط به فرهنگ و افغانستان را پیگیری داشتم.
اولین پیام تسلیت از جانب بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش به رهبری دکتر بسم الله شریفی منتشر شد که در بخش آن آمده است:
(هیئت رهبری بنیاد جهانی سُخن¬گُستران سبزمنش، درگذشت یلِ گردن¬فراز شعر و ادبیات جغرافیای تمدنی فارسی زبانان جهان(روانشاد محمدشاه¬واصف باختری) را به خانواده گرامی¬شان و تمام¬¬اهالی فرهنگ، شعر و ادبیات تسلیت عرض میدارد.
این درد واقعا برای همهی ما جانسوز و طاقتفرساست و چارهای جز تسلیمی به رضای دوست نداریم)
هنوز رسانه ها و شبکه های که خود را خیلی مهم جلوه میدهند، خبر و پیام شان نشر نشده بود که باز در صفحات مربوط به بنیاد جهانی سبزمنش: فراخوانِ شعر(ویژه استاد باختری) با این مضمون منتشر شد:
(هیئت رهبری بنیاد¬ جهانی سُخن¬گُستران سبزمنش ضمن عرض تسلیت، می¬خواهد کتاب سوگ¬سروده¬های مستقلی را به مناسبت درگذشت یلِ¬گردن¬فراز شعر و ادبیات جغرافیای تمدنی فارسی زبانان جهان روانشاد محمدشاه واصف¬باختری تدوین نماید.
از تمام چامه¬پردازان مهرورز و سوگوار آرزو داریم سروده¬های مناسبتی خود را پیراموان این قامتِ¬ بلند شعر و ادبیات پارسی به نشانی¬های ما ارسال نمایند، تا سروده¬های¬شان به عنوان یادبود و بزرگداشت ¬از استاد ¬باختری، درج کتاب شده و در حافظه روزگار باقی بماند...)
از ساعات درگذشت استاد باختری تا روز شنبه بخش های از شبکه های اجتماعی خبر درگذشت استاد را با تصاویر، شعرها و خاطره ها دست به دست میکردند و خبرگزاری های مهم افغانستان و جهان به آن می پرداختند که باز دیدیم هفته نامه سبزمنش(بخش نشراتی بنیاد جهانی سبزمنش) با نشر اولین (ویژه¬نامه استاد باختری) از همه نهادهای فرهنگی و رسانه ای پیشی گرفت.
با دکتر بسم الله شریفی(مؤسس و دبیرکل اجرایی بنیاد جهانی سبزمنش) تماس بر قرار نمودم و از بقیه اقدامات شان در مورد استاد باختری پرسیدم، در حالیکه از صدای شان واقعا معلوم میشد که سوگوار اند و ناراحت، موارد زیر را با ارسال یک قطعه سوگ سروده خود متذکر شدند:
از آنجایی که بخشی از اهداف بنیاد جهانی سخنگستران سبزمنش را به عنوان یک بنیاد فرهنگی، مستقل و جهانی که ربط و پیوندی به کشور و سیاست های کشوری خاصی نداشته و اکنون در 27 کشور حضور و اعضا دارد؛ تقویت زبان فارسی، پاسداری از پاسداران فارسی، همراه با همگرایی با سایر زبان ها تشکیل میدهد؛
ما پیوسته برای ایجاد و تقویت رابطه¬ی تفاهم و همدلی میان فارسی زبانان و گویندگان سایر زبان¬های جهان از راه گسترشِ ارزشهای مشترک انسانی و همگرایی فرهنگی برای زدودن تعصبات بیجای زبانی و... تلاش می¬کنیم و شاهد دستاوردهای خوب بوده و هستیم.
چنانچه شما شاهد بودید، ما در مورد درگذشت روانشاد هوشنگ سایه، پیشگام از همه نهاد ها شدیم و با نشر ویزه نامه کتاب( هوشنگ؛ ابتهاجِ که سایه شد) را من از نشانی بنیاد جهانی سبزمنش تدوین و نشر نمودم.
همانگونه برای درگذشت استاد باختری با تجربه تر عمل خواهیم کرد.
نشر دومین ویزه نامه سبزمنش روی دست است و به زودی انشاء الله شما شاهد نشر کتابی از آدرس سبزمنش پیرامون استاد باختری خواهید بود.
همچنان برنامه داریم محافل خوبی برای بزرگداشت این شخصیت نامیرا تنظیم کنیم و ازین یل گردن فراز که خاقانی¬وار قصیده و بیدل گونه غزل سرود و در شعر «نو» قافله سالار همه نو اندیشان بود، یادبود و تجلیل خوب به میان آید.
استاد باختری تنها یک شاعر نبود، او استاد حکمت و سخن بود و با جرات تمام (حق استادی) بالای خیلی از آدم های بزرگ، داشت و دارد.
آقای شریفی تالیفات استاد باختری را بر شمرد: «و آفتاب نمیمیرد»، «از میعاد تا هرگز»، «از این آیینۀ بشکستۀ تاریخ»، «دیباچهیی در فرجام»، «تا شهر پنجضلعی آزادی»، «در استوای فصل شگفتن»، «دروازههای بستۀ تقویم»، «مویههای اسفندیار گمشده»، «استورۀ بزرگ شهادت»، «بیاننامۀ وارثان زمین»، «آبهای جهان آلوده نیستند»، «ماهیگیر و ماهی طلایی»، «سفالینهیی چند بر پیشخوان بلورین فردا»، و نیز کتابهای پژوهشی «نردبان آسمان»، «گزارش عقل سرخ»، «سرود و سخن در ترازو«، «درنگها و پیرنگها»، «بازگشت به الفبا»، «در غیاب تاریخ» و «در ورزشگاه ثانیههای شرقی») یادآوری نمودند.
در پایان شعر دکتر بسم الله شریفی در مورد استاد باختری:
سوگوارم، سوگوارِ رفتنِ دانایِ پیر
سوگوارِ شاه شعر و شاعر روشنضمیر
در غزل بالا بلند و در سخن چون ماهِ نو
در چکامه پيشتاز و در سرایش بینظیر
آشنای مولوی و پیر طوسِ معرفت
راقم دهها کتاب و ناشرِ مهرِ کثیر
زینت سامان بلخ و آفتاب کشورم
یک خراسان سوگوارم با غروبات ناگزیر
ناگهان رفتی و اما واژهها گُلگونقباست
سرخ شد در استکانات پیش چشمم رنگ شیر
یک نیستان پرورش کردی همه فریاد شد
در غیابات ناله بالا از جوانان تا به پیر
میسرایم در رثایات تا که دل تسکین شود
در عزا شد((سبزمنش)) با جمله یاران و دبیر
بسم الله شریفی
نظرات
0