لطفا خودتان را معرفی بفرمایید؟
شهلا معافی متولد ۱۳۴۰ هستم.متولد . بندرماهشهر ولی اصالتا اهل نهاوند هستم.از نوجوانی به خواندن و نوشتن علاقه داشتم . اما اولین بار در سال ۸۸در روزنامه غرب کرمانشاه چند مطلب در مورد درک احساس ناشنوا و نابینا نوشتم و چاپ شد. بیشتر داستان کودک مینوشتم اما به صورت غیر حرفهای، تا آنکه تصمیم گرفتم به صورت حرفه ای یاد بگیرم .در کتاب خانه محل ثبت نام کردم اول با آقای توزنده جانی و خانم پری رضوی کار کردم یک سال بعد در انجمن کودک و نوجوان با آقای مجید راستی ادامه دادم همزمان در کلاس بزرگسال خانم تجار شرکت کردم.
از آثار ارزشمند تان بگویید؟
درسال. ۹۷ همزمان سه کتاب کودک و یک مجموعه داستان کوتاه بزرگ سال و یک کتاب مشترک بزرگسال چاپ کردم.کتاب مجموعه داستان بزرگ سال شامل دوازده داستان اجتماعی نوشتم که نشر ژینو چاپ کردند و سه کتاب کودک را نشر ویهان چاپ کردند. کتاب مشترک سه شنبه های عزیز، توسط خانم تجار و کتاب صندوقچه توسط خانم بارانی و کتاب مخصوص نوجوانان به نام ثلاث بابا جانی توسط خانم شیرازی چاپ شد.یک سال بعد دو شعر کودک و یک داستان کودک در مجله سروش کودک چاپ شد. و یک داستان بزرگسال در مورد کرونا در روز نامه دریا کنار استان بوشهر چاپ شد. در سال ۹۷ شش کتاب کودک توسط انتشارات آبتین چاپ کردم. از آن سال روی رمان سکوت صفیه کار کردم .در این میان داستان کوتاه دیگریدر ماهنامه ای از کشور آمریکا چاپ شد.در سال جاری رمان پانصد وشصت صفحه ای سکوت صفیه توسط انتشارات سیب سرخ چاپ شد.
نوشتن برای کودک سخت تر است یا مخاطب بزرگسال؟ چرا؟
اگر نویسنده ای روی نوشته هایش تعهد داشته باشد هر دو سخت است. اما برای کودکان سخت تر است .چون باید خودت را با نسل جدید و خواسته های آنها پیش ببری.
چرا می نویسید؟
اول چون خودم را موظف می دانم انچه در فکر و اندیشه ام است را روی کاغذ بیاورم و دلیل دیگرعشقم به نوشتن است و سوم اینکه بعد از نوشتن احساس آرامش می کنم.
ایده کتاب صفیه از کجا آمده است؟
ایده کتاب صفیه از شنیدن یک خبر از تلوزیون بود. پدری در استان سیستان و بلوچستان دخترش رابه زور از مدرسه برده تا به عقد مردی درآورد. این اتفاق در سال ۹۲ بود . و داستان من هم در همان سال و با همان تصویر تمام می شود.
کدام آثارتان را بیشتر دوست می دارید؟
همه آثارم را دوست دارم ولی در بین کودک، قصه زمستان و در بزرگ سال سکوت صفیه .
یک نویسندهی زن با چه مشکلاتی در میسرِ نوشتن روبهرو است؟
یقینا مشکل زنان نویسنده از مردان نویسنده بیشتر است. چون مسئولیت خانه و بچه و مهمانداری هست و باید در این میان فرصتی پیدا کنی که هم کتاب بخوانی و هم بنویسی . تازه اگر افراد خانواده با نویسنده همکاری و همیاری کنند، اگر نه که بسیار سخت تر خواهد بود.
به نظر شما چرا اکثر آثار نویسندگان زن در انبار کتابفروشیها یا کشوی اتاقها گیر افتاده است؟
این روز ها اکثر کتاب ها در انبار و کتاب فروشی ها گیر افتاده اند . به چند دلیل اول مشکل مالی ،دوم مشکل فرهنگی، سوم گوشی های همراه ، انگار گوشی مردم را از شنیدن خبر از تلویزیون و رادیو و مطالعه بینیاز کرده است.
باجمله ای ازهمینگوی در کتاب پیرمرد و دریا که میگوید:«انسان برای شکست آفریده نشده. انسان ممکن است نابود شود اما شکست نمیخورد.»چقدر موافق هستید؟
بسیار با این جمله موافق هستم . زیرا او خودش برای نوشتن پیر مرد و دریا آنقدر غرق احساست شد که دریا زده شده بود. من هم برای نوشتن رمانم اول فکر نمی کردم بتوانم تمامش کنم بعد فکر کردم ممکن است مخاطب را جذب نکند اما در این مدت چند ماه می بینم و می شنوم چقدر خواننده توانسته با آن ارتباط بگیرد.زیرا من هم با شخصیت داستانم پنجاه سال دیگر زندگی کردم .از موفقیتهایش خوشحال میشدم و با غمهایش غمگین میشدم .من نمیخواستم شخصیت داستانم زنی منفعل باشد باید او را مقاوم و موفق میساختم .
توصیه شما برای دیده شدن آثاری که تازه روانه بازار نشر شدهاند چیست؟
توصیه ای جز تشویق ترغیب و تبلیغ ندارم.
آیا بازاریابی کتاب کار نویسنده است؟
به هیچ عنوان کار نویسنده بازار یابی نیست . همه جای دنیا نویسنده فقط می نویسد ولی متاسفانه در کشور ما نویسنده بعد از گذشتن از صدها مشکل برای چاپ کتابش تازه باید بازاریابی کند.و این برای شخصیت یک نویسنده کار بسیار دشواری است .
سخن پایانی ؟
سخن آخرم این است که ای کاش ارگانی یا سازمانی تشکیل شود متشکل از خود نویسندگان که پلی باشد بین نویسنده ،ناشر و خواننده و اختصاص بودجه ای برای چاپ کتاب در نظر گرفته شود.
.
نظرات
0