لطفا بیوگرافی مختصری از خودتان برایمان بگویید؟
مریم نادری نوکابادی در اصفهان به دنیا آمدم. فرزند اول خانواده هستم.
دوره کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات عربی در دانشگاه اصفهان از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۳۹۹ فارغ التحصیل شدم و همان سال در رشته مترجمی زبان عربی در دانشگاه کاشان در مقطع ارشد ادامه تحصیل دادم.
از کی دست به قلم شدید؟
در سال ۱۴۰۰ بود که تصمیم گرفتم برای موضوع پایاننامه ترجمه کتاب را انتخاب کنم. این فقط یک ایده بود. هنوز به صورت جدی تصمیم نگرفته بودم تا اینکه باید برای پایاننامه استاد انتخاب میکردیم من هم باتوجه به علاقهام به ترجمه کتاب تصمیم گرفتم کتاب ترجمه کنم با خانواده درمورد این موضوع صحبت کردم و به استاد راهنما پیشنهاد دادم و ایشان هم قبول کردند.
مشوقان اصلی شما برای نوشتن چه کسانی بودند؟
وقتی که تصمیم گرفتم کتاب ترجمه کنم، مشوق اصلی من مادربزرگم بود که مرا تشویق میکرد که تو حتما میتوانی ترجمه کنی و در راه ترجمه این کتاب به من انگیزه زیادی میداد. بعد از آن خانواده و اطرافیانم مرا تشویق کردند. از اینکه به من انگیزه میدادند از آنها متشکرم.
از سختی کار ترجمه در کشور برایمان بگویید؟
باتوجه به اینکه فرهنگها با یکدیگر متفاوت هستند، ترجمه و پیدا کردن واژههای متناسب و اصطلاحات مختص هر زبان مشکل است. خیلی از اصطلاحات ترجمه دقیقی برایشان وجود ندارد و این یکی از مشکلات ترجمه است. شاید سخنران قسمت آن این باشد که یک جمله ترجمه دقیق برایش وجود نداشته باشد.
چرا ترجمه کتاب از نوشتنش سختتر است؟
ازنظر من وقتی یک نفر قصد دارد یک کتاب بنویسد میداند که چه چیزی قرار است بنویسد و هدف آن از نوشتن آن چیست، اما وقتی یک نفر قرار است اثر یک نفر دیگر را ترجمه کند هیچ ایدهای از کتاب ندارد و هدف نویسنده را نمیداند و نمیداند که منظور نویسنده از استفاده بعضی از کلمات و جملات چیست؟ شاید به این دلیل است که ترجمه سختتر از نوشتن کتاب باشد.
چه جذابیتی در کتاب (بر سر سفره داعش) باعث شد به فکر اولین مترجم این کتاب باشید؟
یکی از دلایلی که باعث شد به فکر ترجمه این کتاب باشم صحبت کردن با نویسنده کتاب و استقبال و احترام او نسبت به ترجمه کتابش بود. وقتی داستان کتاب را برایم به صورت خلاصه تعریف کرد، باعث شد تا آخر کتاب را بخوانم و ترجمه کنم.
تا این کتاب جذاب را بقیه هم بخوانند و از خواندن آن لذت ببرند.
موضوع کتاب چیست؟
شرح حال دختری ۲۰ ساله به نام یوفا است. در روز ۱۴ اوت ۲۰۱۴ صدای تیر اندازی و گلوله از دور شنیده میشد و همه مردم را به وحشت انداخته بود. داعشیان حمله کرده بودند و بسیاری از مردم را شهید کردند و زنان و کودکان را اسیر کردند و در یک مدرسه زندانی کردند.
موقع ترجمه و حس همداتپنداری با شخصیت یوفا، مریم بانو را دچار چالش احساسی نکرد؟
راستش رو بخواهید از اینکه به یک هم جنس خودم تا این حد ظلم شده بود خیلی مرا تحتتأثیر قرار داد و تنفری را نسبت به کسانی که یوفا ظلم کرده بودند، در من ایجاد کرد. بعضی از قسمتها پابهپای یوفا اشک ریختم و دلم به حال مظلومیتش میسوخت.
آیا باتوجه به تغییرات ایدئولوژی در ترجمه کتاب مسئله امانتداری رعایت میشود؟
سختترین قسمت ترجمه یک کتاب رعایت امانتداری است، باید رعایت شود اما باتوجه به فرهنگ کشور قسمتهایی از آن قابل ترجمه نبود و بهعنوان تابو باید حذف میشد.
نکات مهمی که باید درمورد ترجمه رعایت شود؟
مترجم باید مراقب هدف نویسنده باشد. باید سبک متن را درک کند و در ترجمه رعایت کند. با توجه به تفاوت فرهنگها باید کلمات و اصطلاحات مناسب هر فرهنگ را پیدا کند. سعی کند از پیچیده کردن جملات پرهیز کند. دستور زبان را رعایت کند.
نظرات
0