*به قلم مریم عسکری زاده*
چندیست ریاست اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان کنگان هنرمندان را به دو دسته خودی و غیر خودی تقسیم کرده ، و این مکان که در گذشته ی نه چندان دور با وجود تمام تنگ نظری ها و کمبودها ، محفل دوستداران ادب بود و قوت قلب دلسوزان هنر ، به مکانی پادگان گونه مبدل گشته که جایی برای ارائه هنر هنرمندان با سابقه شهرستان نگذاشته و با وجود گزارشات مکرر به مدیر کل و فرماندار محترم همچنان مدتی طولانی است که جای خالی اتاق شعر و داستان و موسیقی و تئاتر و ... به شدت احساس می شود .
آوارگی و دلسردی هنرمندان مردمی این دیار کهن همچنان پا برجاست اما درد اینجاست که مدیریتی مستقل و پدرانه با آنهمه سابقه جای خود را به مدیریتی وابسته و بله قربان گو داده که طی کردن پله ها را جز در خوشایند بالادستی ها نمی بیند و تا آنجا پیش رفته که با اسب بی هنری بر پیکر بی جان هنر این شهرستان تاخته و با برگزاری دوره های نامربوط سفره تملق و چاپلوسی انداخته ...
جدیدا هم گل سر سبد این بی هنری ها جشنواره داستان سرایی و قصه گویی است که به دستور بالادستی ها برگزار کرده اند با جوایز دویست هزار تومانی ...
مشکل از کجاست که هنر و هنرمند را خوار می کنند...
برای یک اجنبی در بهترین هتل فرش قرمز پهن می کنند و دستبافته ابریشم هدیه می دهند و برای هنرمند و ورزشکار خودمان کتری و صدقه دویست تومانی ...
ما محتاج صدقه شما نیستیم ، همین که خانه غصب شده هنر و هنرمند کنگانی را به خودشان پس بدهید کافیست
از کوتهی ماست که دیوار بلند است ...
نظرات
0