
در سرزمین خورشید، جایی که کوهها رازهای قرنها را در دل دارند، ملتی نفس میکشد که رگهایش با خون حماسه جریان دارد. شجاعت در ایران یک واژه نیست، یک تاریخ است؛ از دل خاک تا اوج آسمان، روایتی ماندگار از مردمیست که با چشمانی پر از امید و دستانی پر از تلاش، سد دشمن را شکستهاند.
ایرانی، فرزند آفتاب است
نهفقط به گاه جنگ، که در میدان علم، فرهنگ و سازندگی، این ملت نشان داده است که شجاعت یعنی برخاستن، وقتی همه چیز رو به زمین دارد؛ یعنی ساختن، وقتی آوار تحریمها بر سر است؛ یعنی خندیدن، وقتی جهان عبوس به نظر میرسد.
ایرانی آن قهرمان گمنامیست که برای آرمانش میایستد، بیآنکه نامش در تاریخ بیاید؛ آن مادر دلسوختهای که پسرش را به میدان رزم میفرستد و اشکهایش را پنهان میکند پشت چادر سادهاش. آن نوجوانیست که در کوچههای خاکی روستا، با یک دفترچه پاره، رویاهای بزرگ مینویسد.
شور مبارزه، غرور بیانتها
- ایران، ندای پرصلابت "ما میتوانیم" را در تمامِ لحظات سختی فریاد زده.
- هر سنگر، هر خیابان، و هر قلب، تبدیل به خاکریز عزت شدهاست.
- دشمن آمده تا از ایمان بکاهد، اما ایمان ریشه دوانده و درخت استقلال بار داده.
در ایران، شجاعت لبخندیست که از دل درد میجوشد، و غرور نگاهیست که حتی در سختترین شبها، ستارهها را میبیند نه سایهها...
نویسنده و کاریکاتوریست: ریا رحیمی

نظرات
0