گلچینی از فرهیختگان عرصه اطلاع رسانی بوده که در توسعه آگاهی عمومی ایفای نقش می نمایند
اخبار فوری
آخرین اخبار
انتشار و رونمایی از کتاب «سوداد»؛ پژواکی از جنوب در آوای شعر
سوداد اثر منتشر شده از پریا رحیمی
در اردیبهشت ۱۴۰۴، هم‌زمان با بهار واژه‌ها و شکوفایی اندیشه‌ها، کتاب «سوداد» اثر تازه‌ی پریا رحیمی شاعر جوان و توانمند و خبرنگار رسمی نشریه دریاکنار توسط انتشارات ایهام به چاپ رسید و در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با حضور علاقه‌مندان به شعر و ادبیات رونمایی شد.

 

این مجموعه که در دو قالب شعر سپید و هایکوی ژاپنی سروده شده، روایتگر زیست حسی و فرهنگی جنوب ایران است—جنوبی آفتاب‌دیده، زخم‌خورده، عاشق و زنده. «سوداد» تبلوری‌ست از لحظات گذرا اما ژرف، از حسرت‌های تب‌دار گرفته تا آرامش نخلستان‌ها و دل‌تنگی موج‌های ساحل. پریا در این کتاب با نگاهی مینیمال و شاعرانه، توانسته است تجربه‌های شخصی و جمعی را در ظرفی کوچک اما پُرمایه جای دهد و مخاطب را به سفری احساسی و تصویری دعوت کند.

 

هایکوهای این مجموعه با الهام از ساختار سنتی ژاپنی، اما با روح ایرانیِ جنوب، فضایی نو در شعر معاصر فارسی می‌گشاید. شعرهای سپید نیز با زبانی نرم و گاه برانگیزاننده، بیانگر دغدغه‌هایی انسانی، عاشقانه و فرهنگی‌اند.

 

«سوداد» نه‌تنها نشانگر پختگی هنری پریاست، بلکه پژواکی‌ست از صداهایی که شاید تا امروز کمتر شنیده شده‌اند. چاپ این اثر در یکی از ناشران معتبر ادبی، و حضور آن در مهم‌ترین رویداد کتابی کشور، نویدبخش استقبالی جدی از شعرهایی‌ست که هم دل دارند و هم معنا.

نمونه ای از مجموعه اشعار سوداد:

آن کس که مرا غرق سرورش کرد

بیمی از تاریکی بر هوش من گسترد

به دستان شب نگاه می‌‌کردم

گودال مرادبی از چه رنجور بود مگر؟

 

 

من به تمام آن پیرزنان دوره‌گرد

حرف‌های اساطیری بدهکارم

چون تو مقصود و معبودی

اگر ذوق دیدارت در حریم ما کشف شود

دل به امید اگر بسته‌ام هنوز

از ظلمت پاک شب در چشم تو بود

بنگر! بیم تاریکی در من ساقه دمید

خنده‌های پیرزنان در من این بار؛

آغاز یک استقبال با جراحتی سنگین

گاه به گوش می‌رسد

دستان شب خواب مرا می‌گدازد

پیداست که از شدت وحشت من،

مستانه متن سپیدی روایت می‌شود

از گونه‌های سرخم، دلبری‌ها می‌بینی

گاه به گوش می‌رسد صدای تب دارش

تو چرا می‌خواهی مرا بیدار کنی؟

سکوت شب در ضخامت دو پلک خیس

یادم می‌آید که از تو رسیدم به بیماری

یک‌باره خنده‌ها خاموش است

تو چرا می‌خواهی مرا بیدار کنی؟

صورتم در چشمت از دلبری افتاد

میان دستان شب بودم؛

که متن سپید مرا از بیم تاریکی رهانید

 

 

 

 

 

 

شناسه خبر : 21432
تاریخ : 1404/4/18 18:42:53
لینک خبر :  https://daryaaknar.ir/sl/IDi2eN
نویسنده خبر :
X

🔶پریا رحیمی
🔹خبرنگار
🔹نماینده رسمی انتشارات حوزه مشق
🔹دانشجوی کارشناسی ادبیات فارسی 
🔹شاعر 
🔹مولف ۱۱ کتاب (مستقل و مشترک) 
🔹سردبیر گاهنامه نوای شاعرانه 
🔹نویسنده کتاب مجموعه اشعار اشک سپیدار
🔹عضو روابط عمومی جشنواره جهانی شعر سبزمنش

 
 
برچسب ها #سوداد #پریا رحیمی #کتاب #جنوب

اخبار مرتبط

نظرات

0
دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد. پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.