در ابتدا که هر کسی شناختی از اطرافیان خود ندارد و با اندکی تعامل تنها دو درصد از شناخت را کسب میکند و در اخر تصمیم به دنباله روی یا مخالف آن میگیرد.
گاهی افراد از دنباله روی کردن و در پیش گرفتن طریق زندگی افراد فرودست پشیمان میشوند. و این پیشمانی در برخی به طول میانجامد. یعنی فرد پس از طی کردن مسیری و زمانی که
اکثر راههای زندگی را به طرق فرد فرودست رفته است، به تازگی درمی،یابد که اشتباه است و اگه آن فرد کمال گرا باشد با تمام رویدادهای گذشته عقب گرد میکند. پشیمانی این فرد یک پدیدهی
درونی شایسته است. درست این است که به طول نرود چرا که برخی انسانها تا مدت ها ممکن است از پشیمانی خود مدتها رنج بکشند و بسیار سخت به تجدد و تولد مسیری دیگر روی بیاورند
هر چند که این تجدد و تولد کار انسان برتر است نه یک انسان عام.
انسان برتر میداند که شرط حیاتی و مهم دنبالهروی از عالیقدرها و بلند مرتبگان؛ شجاعت، عزم راسخ، بردباری و مقاومت و پایداری است.
اما این سخن اینگونه نیست که عدهای در اجتماع حضور دارند که هرگز دچار هیچ خطایی نمیشوند بلکه حتی اگر در دنباله روی و الگوسازی از عالیقدرها اندکی تخطی مشاهده کردید
عقب گرد کنید و پشیمانی به بار نیاورید. این گونه بودن و کورکورانه عمل نکردن امری پسندیده است.
بازگشت نه تنها باعث پسرفت نمیشود بلکه موجب تغییر تفکر و اندیشه ورزی و شروعی از نو است.
بنابراین ای انسان خودساخته! دبنالهروی کن از بلند مرتبگان و در صورت احساس هر گونه خطا،
برحذر باش و بازگشت از مسیرت را هر چند ساده یا دشوار از یاد مبر.
نظرات
0