
ریشهی بحران کجاست؟
گوجهفرنگی، محصولی که زمانی مایهی افتخار کشاورزان منطقه بود، حالا به عامل اصلی آلودگی زیستمحیطی تبدیل شده است. استفاده بیرویه و غیراصولی از کود مرغی، بدون نظارت و آموزش، خاک را آلوده کرده، منابع آب را تهدید کرده و محیط زیست را به جولانگاه حشرات تبدیل کرده است. این کودها نهتنها بوی نامطبوعی دارند، بلکه بستری عالی برای رشد و تکثیر پشهها و مگسها فراهم کردهاند.
در نبود نظارت، کشاورزان بهناچار به روشهای سنتی و ارزانقیمت روی آوردهاند؛ اما این صرفهجویی کوتاهمدت، حالا به هزینهای سنگین برای سلامت عمومی و زیستبوم منطقه تبدیل شده است.
روایت مردم
دامداران میگویند سگهایشان شبها از شدت پشه نمیتوانند بیدار بمانند.
کارگران ساختمانی از حملهی پشهها هنگام کار با سیمان و بتن گلایه دارند.
مادران از ناتوانی در غذا دادن به کودکان بهخاطر هجوم مگسها شکایت دارند.
عشایر نیز از این آفت در امان نیستند؛ گویی طبیعت هم دیگر پناهی ندارد.
یکی از اهالی میگوید: شبها فقط میخواهم گوشیام را چک کنم، اما پشهها زودتر از من روی صفحه مینشینند.دیگری میگوید: غذا خوردن در فضای باز تبدیل به شکنجه شده؛ مگسها زهرمارش میکنند.
زندگی در حال فروپاشی است
در منطقهای که روزی مقصد گردشگران و محل آرامش بود، حالا حتی فکر رفتن به روستا برای «هوای تازه خندهدار به نظر میرسد. مردم از مسئولان ناامید شدهاند؛ از شبکه بهداشت گرفته تا جهاد کشاورزی، هیچکدام پاسخگو نیستند. گویی این نهادها فقط در گزارشهای آماری وجود دارند، نه در میدان عمل*
*مسئولیت فراموششده
در حالی که مردم هر روز با این بحران دستوپنجه نرم میکنند،*مسئولان محلی واستانی در سکوتی سنگین فرو رفتهاند.نه اطلاعرسانی،نه اقدام، نه حتی حضور نمادین. آیا این بیتفاوتی نتیجهی ناآگاهی است یا بیمسئولیتی؟
بخش ارم در آستانهی فروپاشی زیستمحیطی قرار دارد. اگر امروز اقدامی جدی صورت نگیرد، فردا دیگر نه از گوجهفرنگی خبری خواهد بود، نه از زندگی. مردم نیازمند پاسخ، اقدام و احتراماند؛ نه وعدههای بیسرانجام و سکوتهای سنگین.
نظرات
1سلام به اطلاع آقای دانشور برسونید که اگه گوجه فرنگی نبود عمه خاله وفک وفامیلت الان از گشنگی مرده بودن