نوشتن به نوعی آزادی و ترک خویشتن است و خلق جهانی خیالی که بخصوص ادبیات داستانی با پرواز رابطهای تنگاتنگ دارد و غایت و هدفش رساندن پیامی است که نویسنده نیز سعی که با نوشتن به هدفش برسد.
این کتاب طی دوازده سال خلق شده است و در این مدت چهار بار حذف و بازآفرینی شده است که خود سرنوشت این کتاب و نوع شکلگیری آن برای خود داستانی است. در این کتاب سعی شده از سنن و اعتقادهای مردم محلی استفاده شود و تجارب زیستی با تلفیقی از تخیل عوامل تأثیرگذاری بوده و نقشی پررنگ ایفا کردهاند.
پیام این حرکت این است که هر انسانی میتواند با کشف استعداد خود با کمک امید، خودباوری و تلاش به آن هدف والا برسد و روزی ثمره تلاش خود را ببیند و نویسنده این را نوید میدهد که دنیا مال کسانی است که قدم اول را برمیدارند و پا روی ترس خود میگذارند.
اگر دنیا را نقاشی بدانیم، نوشتن به دنیا رنگ و لعاب میبخشد و نویسنده با این کار سعی در تأثیرگذاری حتی برای یک نفر داشته است.
نویسنده کتاب با اولین کتابش تازه اول راه است، و چه بسا در آیندهای نه چندان دور شاهد درخشش او شویم.
در این کتاب با مشکلات در سر راه یک خانواده آشنا میشویم و راهها و تصمیماتی که میگیرند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم؛
همانطورکه خداوند در آسمان هفتم قرار دارد، امامزاده هم در کوه هفتم آرام گرفته بود. حالا آمنه میدانست که شش استراحتگاه قبلی متعلق به شیطان است و انسان میتواند از نردبان شیطان استفاده کند تا بهخداوند برسد و میدانست که زندگی مسیری برای رسیدن میباشد. انتخاب با خود انسان است که خواستار لذت بردن از مسیر باشد و یا مسیر را درگاه شیطان قرار دهد و با دروغ، حسرت، حسادت، خشم، پولپرستی و قدرتطلبی آن مسیر را برای خودش سخت و طاقتفرسا کند و از غایت آن سفر غافل شود.
آمنه در راه برگشت پارچهای سبز بر پیشانی خودش و بچههایش بست. آن پارچه نشانگر غلبه بر نفسش بود. در راه برگشت مانند شاهان فاتح با سینهای ستبر و قدمهای استوار رو به جلو میرفت و اینبار از مسیر سخت لذت میبرد. در راه برگشت اینطور بهنظر میرسید که بر زمین و زمان غالب شده است.
برای تهیه کتاب میتوانید به سایت انتشارات ناران مراجعه کنید.
https://naranpub.ir
نظرات
0