.jpeg)
در طول تاریخ بعد از خدا امید مردم برای بهبودِ حالشان به اطباء و پزشکان و حکیمان بوده است و خواهد بود.
اطاله نمی دهم گر چه متاسفانه فرایندهای این سه چهار دهه آثار منفی متعددی بر روی این قشر خُدّوم و متعهد نهاده و به میزان محسوسی اُفت اُبُهتی و معتبری ایجاد کرده که در این مقال در نظر ندارم به ابعاد آن بپردازم. گر چه در خیلی از این قصور و نقصان خودشان دست ندارند و بر آنان تحمیل شده است. اما امروز میخواهم به نقش حیاتی شان در جامعه بویژه در مورد ایام نحس و منحوس و منفور کــرونا بپرزارم.
واضح و مبرهن و بوثوق است که این قشر و دستیارانشان و پرستاران جان برکف، حماسه های وجدانی و انسانی و خدایی آفریدند.
چون خلبانان جنگنده ها که به خطر راهدارها و ضد هوایی ها میروند و از لحظه که در کابین مینشیند یعنی مرگ، اینها هم با سرنگ وسرمُ فشارسنج بسوی بیماران کویدی میرفتند واحتمال ابتــــــــــــــــلا 100% را به جان میخریدند و مرگ نیز همینطور، که شاهد پرپر شدنشان تو همین استان بودیم که ایکاش علوم پزشکی اسامی اطباء پرواز کرده و به معراج رفته را پخش میکرد.
اما امروز میخواهم به دو تا از بازماندگان آن قافله که خداوند بر ما مردم منت نهاد و علاوه بر اینکه تا (میعادگاه اَلَست) با پروردگارشان رفتند اما دعاهای شفایافتگان بدست این دو پزشک، مانع از عروجشان شد و ذخیره ماندند تا به طبابت خلق بپردازند.
چگونه میتوانم از کوید و کرونا و بی داروئی و بی سرم و سرنگی و بی قرص و کپسولی و بی تختی و بستری بگویم اما از خانم [{دکتر مـــوصلی}] در برازجان نگویم و از این فرشته الهی نجات، فرشته حیات، فرشته ایثار، فرشته گذشت، فرشته دلیری و شجاعت در مبارزه با کوید خون آشام نگویم. وقتی بیماران بستری چشمشان به این ملائکه سفید پوش می افتاد، امید به زندگی در وجودشان جاری میگشت و تلقین خوشِ اینکه عامل خدا اینجاست و ما بدست این عامل از تخت برمی خیزیم و به خانه برمی گردیم همین خودش بهترین فایزر واکسن بود.
نَفَسِ موصلی، دست موصلی، نیت خدایی موصلی، تجارب موصلی حاذقی موصلی، تمام کمبودها را جبران می کرد. چون آنچه خوبان داشتند موصلی تنها داشت. مریضی از مریض های او نیست که دعاگویش و شیفته اش و مدیونش نباشد.
خدایا خداوندا تو شاهدی که من اینو فقط برای رضای تو و قدردانی از پزشکان مینویسم در عین حالی که تاکنون این بانوی ربانی را ندیده ام اما حاصل گفتار همکارانش و بلا استثنای بیمارانش این محصول و مکتوب است. خدایا خداوندا ایشان را ترقی بالندگی و سربلندی و سلامتی ده و بر رهروانش بیفزا.
اما دکتر رحیم مهـــــــرور.
رزمنده جبهه ها، پاسدارخاک، حارس انسانیت، و طبیب سرزمین، افتاده و متواضع، و مردمی.
او با سرُم و سرنگ طبیب حاذق بیهوشی است و با قلم و خودنویس طبیب بیداری سازی است.
دکتر رحیم در طول منحوس کرونا کمتر به بالش و تختواب لبیک گفت الا دو بار.
او مستقیم درگیر با بیماران بود و همین ایثار و از خودگذشتگی برای درمان همنوعان و هم استانی های خویش، دوبار بربستر بیماری افتاد و فقط همین دوبار خوابید و استراحت کرد، و هر دوبار با چشمانش عزرائیل را دید اما بازهم دعای خیر کسانی که ازش جز خیر ندیده بودند خداوند ایشان را لباس عافیت بخشید و او را دوباره در خدمت بیمارانش قرار داد.
در این راستا صاحب این قلم دست یکایک اطبا و پزشکان و پرستارانی که تا پرتگاه مرگ رفتند اما برای حفاظت از جان خود لحظه ای کنار نکشیدند و صندلیِّ پنجه در پنجه کوید و کرونا را بر صندلی کناره گزینی و خود محفوظی ترجیح دادند و به استناد، چه عضوی بدرد آورد روزگار، ....آنهام هم نماندند قرار و جانفشانی کردند را میبوسم و بر این بوسه افتخار میکنم و با احترامشان تمام قَـــــد میایستم و کلاه ادب و قدردانی بر سینه مینهم.و بر وجودشان به رکوع میروم.
البته عده ای هم در این مصاف نمره ردی گرفتند.
روزتان نکو باسربلندی پزشکان عزیز
نظرات
0